با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hassock

ˈhæsək ˈhæsək
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بالش زیرزانویی، کلاله علف درهم‌پیچیده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hassock

  1. noun footrest
    Synonyms: ottoman, footstool, cushion, stool

ارجاع به لغت hassock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hassock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hassock

لغات نزدیک hassock

پیشنهاد بهبود معانی