-
Countable
Noun
غذا و آشپزی
جوجهی پرواری (که عقیم است و زیر یک سال سن دارد و معمولاً آن را تنوری میکنند)
-
- The poulardes were neatly arranged in the butcher shop's display case.
- - جوجههای پرواری بهطور مرتب در ویترین قصابی چیده شده بودند.
-
- The poulard was the star of the dinner party.
- - جوجهی پرواری گل سر سبد مهمانی شام بود.