آخرین به‌روزرسانی:

Mullah

ˈmʌlə / / ˈmʊlə ˈmʌlə / / ˈmʊlə

توضیحات:

همچنین می‌توان از mollah به‌ جای mullah استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ملا، آخوند (عنوان فردی که در امور مذهبی اسلام و قوانین شریعت تحصیل کرده است و معمولاً دارای پست رسمی است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The mullah's sermon on forgiveness and compassion moved many worshippers to tears.

خطبه‌ی ملا درباره‌ی بخشش و شفقت، بسیاری از نمازگزاران را به گریه انداخت.

The mullah gave a sermon on the importance of charity.

آخوند خطبه‌ای در اهمیت صدقه ایراد کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mullah

  1. noun A Muslim trained in the doctrine and law of Islam; the head of a mosque
    Synonyms:
    mulla mollah

ارجاع به لغت mullah

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mullah» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mullah

لغات نزدیک mullah

پیشنهاد بهبود معانی