فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Mullah

ˈmʌlə / / ˈmʊlə ˈmʌlə / / ˈmʊlə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از mollah به‌ جای mullah استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    ملا، آخوند (عنوان فردی که در امور مذهبی اسلام و قوانین شریعت تحصیل کرده است و معمولاً دارای پست رسمی است)
    • - The mullah's sermon on forgiveness and compassion moved many worshippers to tears.
    • - خطبه‌ی ملا درباره‌ی بخشش و شفقت، بسیاری از نمازگزاران را به گریه انداخت.
    • - The mullah gave a sermon on the importance of charity.
    • - آخوند خطبه‌ای در اهمیت صدقه ایراد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mullah

  1. noun A Muslim trained in the doctrine and law of Islam; the head of a mosque
    Synonyms: mollah, mulla

ارجاع به لغت mullah

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mullah» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mullah

لغات نزدیک mullah

پیشنهاد بهبود معانی