فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Chevy

ˈʃevi ˈʃevi ˈʃevi ˈʃevi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    نگران بودن، دلواپس بودن، بی‌تابی کردن
  • verb - transitive verb - intransitive
    (انگلیس) رجوع شود به: chivy
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chevy

  1. verb Annoy continually or chronically
    Synonyms: harass, hassle, harry, chivy, chivvy, chevvy, beset, plague, molest, provoke

ارجاع به لغت chevy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chevy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chevy

لغات نزدیک chevy

پیشنهاد بهبود معانی