شکل جمع:
usersکاربر، مصرفکننده، استفادهکننده، بهکارگیرنده، استعمالکننده، بهرهگیر
The user's feedback helped improve the functionality of the app.
بازخورد کاربر به بهبود عملکرد برنامه کمک کرد.
Fast Dictionary users support the company's improved services by purchasing subscriptions.
کاربران فست دیکشنری با تهیهی اشتراک از این شرکت برای خدماترسانی بیشتر حمایت میکنند.
Our service currently has over a million active users.
سرویس ما درحال حاضر بیشاز یک میلیون کاربر فعال دارد.
the users of this computer
کاربران این کامپیوتر
(فرد) سودجو، منفعتطلب، سوءاستفادهگر، منفعتجو، نفعطلب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The user manipulated others' emotions to fulfill their own selfish desires.
فرد سودجو احساسات دیگران را دستکاری کرد تا خواستههای خودخواهانهی خود را برآورده کند.
After realizing he was just a user seeking personal gain, she cut ties with him immediately.
پساز اینکه فهمید او فقط یک سوءاستفادهگر بوده که بهدنبال منافع شخصیاش است، بلافاصله با او قطع رابطه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «user» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/user