آخرین به‌روزرسانی:

Disused

ˌdɪsˈjuːzd ˌdɪsˈjuːzd

سوم‌شخص مفرد:

disuses

وجه وصفی حال:

disusing

معنی

adjective

عاطل و باطل، متروکه، از کار افتاده، بدون استفاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disused

  1. adjective no longer in use
    Synonyms:
    obsolete

لغات هم‌خانواده disused

ارجاع به لغت disused

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disused» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disused

لغات نزدیک disused

پیشنهاد بهبود معانی