آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Disuse

dɪsˈjuːs dɪsˈjuːs dɪsˈjuːs dɪsˈjuːs

گذشته‌ی ساده:

disused

شکل سوم:

disused

سوم‌شخص مفرد:

disuses

وجه وصفی حال:

disusing

معنی disuse | جمله با disuse

noun

متروکه، عدم استعمال، ترک کردن، ترک استعمال(چیزی را)کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a hall (which had been) long disused

تالاری که مدتها مورد استفاده قرار نگرفته بود

A disuse of the muscles will cause their atrophy.

به کار نبردن عضلات موجب خشک شدن آن‌ها می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد disuse

  1. noun the state of being unused
    Synonyms:
    unemployment abandonment neglect decay discontinuance obsolescence obsoleteness desertedness out-of-dateness unfashionableness obsoletism desuetude inusitation insuetude
  1. noun the stoppage of use

Idioms

fail into disuse

متروکه شدن، منسوخ شدن

لغات هم‌خانواده disuse

سوال‌های رایج disuse

گذشته‌ی ساده disuse چی میشه؟

گذشته‌ی ساده disuse در زبان انگلیسی disused است.

شکل سوم disuse چی میشه؟

شکل سوم disuse در زبان انگلیسی disused است.

وجه وصفی حال disuse چی میشه؟

وجه وصفی حال disuse در زبان انگلیسی disusing است.

سوم‌شخص مفرد disuse چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد disuse در زبان انگلیسی disuses است.

ارجاع به لغت disuse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disuse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disuse

لغات نزدیک disuse

پیشنهاد بهبود معانی