امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Swore

swɔːr swɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    swear
  • شکل سوم:

    sworn
  • سوم‌شخص مفرد:

    swears
  • وجه وصفی حال:

    swearing

معنی

adverb
زمان گذشته ساده فعل Swear

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swore

  1. verb Make a deposition; declare under oath
    Synonyms: deposed, avowed, asserted, vouched, testified, vowed, banked, promised, attested, pledged, imprecated, warranted, witnessed, declared, curst, affirmed, blasphemed, stated, asseverated, anathematized, trusted
  2. verb To declare or affirm solemnly and formally as true
    Synonyms: asserted, covenanted, averred, avowed, vowed, maintained, promised, affirmed, plighted, verified, pledged
  3. verb Utter obscenities or profanities
    Synonyms: curst, imprecated, blasphemed, damn
  4. verb To promise or pledge with a solemn oath; vow:
    Synonyms: promised

ارجاع به لغت swore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swore

لغات نزدیک swore

پیشنهاد بهبود معانی