انگلیسی بریتانیایی خرخونی کردن
I need to swot for my biology exam tomorrow.
باید برای امتحان زیستشناسی فردا خرخونی کنم.
I can't go out tonight, I have to swot for my history midterm.
نمیتونم امشب برم بیرون، باید برای امتحان میانترم تاریخ خرخونی کنم.
انگلیسی بریتانیایی خرخون
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As a swot, Jack spends most of his free time at the library
جک به عنوان یک خرخون بیشتر اوقات فراغت خود را در کتابخانه میگذراند.
Being labeled as a swot may seem uncool to some, but for many, it is a badge of honor that reflects their dedication to education.
برچسب خوردن به عنوان خرخون ممکن است برای برخی ناخوشایند به نظر برسد اما برای بسیاری، این نشان افتخاری است که نشاندهندهی تعهد آنها به آموزش است.
کسبوکار اسدبلیواوتی (SWOT) (strengths, weaknesses, opportunities, threats)
We conducted a SWOT analysis to identify the strengths, weaknesses, opportunities, and threats of our business.
ما یک تحلیل اسدبلیواوتی انجام دادیم تا نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای کسبوکار خود را شناسایی کنیم.
The marketing team presented a detailed SWOT report during the meeting.
تیم بازاریابی گزارش اسدبلیواوتی مفصلی را در جلسه ارائه داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «swot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swot