فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Swordsmith

شکل جمع:

swordsmiths

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شمشیرساز، شمشیرگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The swordsmith crafted a beautiful sword for the king.

شمشیرساز برای پادشاه شمشیر زیبایی ساخت.

It takes years of practice to become a skilled swordsmith.

سال‌ها تمرین لازم است تا به شمشیرگری چیره‌دست تبدیل شوید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swordsmith

  1. noun a craftsman who specializes in forging, shaping, and finishing swords
    Synonyms:
    bladesmith

ارجاع به لغت swordsmith

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swordsmith» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swordsmith

لغات نزدیک swordsmith

پیشنهاد بهبود معانی