آخرین به‌روزرسانی:
Bank On
معنی و نمونه‌جمله‌ها
phrasal verb
امید داشتن، روی چیزی حساب کردن، به کسی امید بستن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Can I bank on your support?
می‌توانم روی حمایتت حساب کنم؟
Don't bank on your friends to help you out of trouble.
روی کمک دوستانت برای حل مشکلت حساب نکن.
مترادف و متضاد bank on
-
verb depend uponSynonyms:rely on trust count on lean on look to bet on reckon on build on be sure about assume venture wager gamble on stake
Idioms
انتظار وقوع چیزی را داشتن
ارجاع به لغت bank on
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «bank on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bank-on
لغات نزدیک bank on
- - bank note
- - bank of deposit
- - bank on
- - bank on something to happen
- - bank paper