با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Booby

ˈbuːbi ˈbuːbi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد booby

  1. noun An ignorant or foolish person
    Synonyms: dumbbell, dummy, dope, boob, pinhead

ارجاع به لغت booby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «booby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/booby

لغات نزدیک booby

پیشنهاد بهبود معانی