فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Half-and-half

ˌhæfənˈhæf ˌhɑːfənˈhɑːf

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

نصفانصف، نصف‌نصف، نیمانیم

You and I will pay the costs half-and-half.

من و تو هزینه‌ها را نصفانصف پرداخت می‌کنیم.

I ordered a half-and-half pizza, with half pepperoni and half cheese.

یک پیتزای نیمانیم را سفارش دادم؛ نصف پپرونی و نصف پنیر.

noun

انگلیسی بریتانیایی نیم و نیم (نوعی آبجو که منشأ آن به انگلیس برمی‌گردد و از مخلوطی مساوی از دو ماده تشکیل می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I ordered a pint of half-and-half at the bar.

در بار یک پاینت نیم و نیم سفارش دادم.

Half-and-half is a popular choice among beer enthusiasts who enjoy the flavors of two different brews in one glass.

نیم و نیم انتخاب محبوبی در میان علاقه‌مندان به آبجو است که از طعم‌های دو آبجوی مختلف در یک لیوان لذت می‌برند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت half-and-half

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «half-and-half» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/half-and-half

لغات نزدیک half-and-half

پیشنهاد بهبود معانی