قاطع، حتمی، جزمی، قیاسی، قطعی، (منطق) مطلق، بیقید، بیشرط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a categorical denial
انکار مؤکد
The management's offer was categorically rejected by the workers.
پیشنهاد مدیران قاطعانه از سوی کارگران رد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «categorical» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/categorical