آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ مرداد ۱۴۰۴

    Unconditional

    ˌʌnkənˈdɪʃnəl ˌʌnkənˈdɪʃnəl

    معنی unconditional | جمله با unconditional

    adjective C2

    غیرشرطی، بی‌شرط

    adjective

    قطعی، مطلق، بی‌قیدوشرط، بدون شرط

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The Allies demanded Germany's unconditional surrender.

    متفقین خواهان تسلیم بی‌قید و شرط آلمان شدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unconditional

    1. adjective absolute, total
      Synonyms:
      complete full total entire outright positive definite certain unqualified whole clear final open unlimited thorough genuine actual unreserved explicit assured categorical unquestionable decisive flat out unmistakable downright determinate no strings no catch no fine print straight out wide unrestricted unequivocal utter thoroughgoing plenary no ifs ands or buts unmitigated all out no holds barred out-and-out indubitable no kicker
      Antonyms:
      limited incomplete conditional qualified unfinished

    سوال‌های رایج unconditional

    معنی unconditional به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «unconditional» در زبان فارسی به «بی‌قید و شرط» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «بی‌قید و شرط» برای توصیف وضعیتی به کار می‌رود که هیچ محدودیت، شرط یا پیش‌نیازی برای تحقق آن وجود ندارد. این واژه معمولاً در زمینه‌های روانشناسی، روابط انسانی و مفاهیم انتزاعی به کار گرفته می‌شود، زیرا می‌تواند نوعی پذیرش کامل یا حمایت بدون قید و شرط را نشان دهد. به عنوان مثال، عشق بی‌قید و شرط به معنای عشقی است که بدون انتظار متقابل، بدون شرط و بدون محدودیت ارائه می‌شود و فرد طرف مقابل را همان‌گونه که هست می‌پذیرد.

    در روابط خانوادگی و دوستانه، مفاهیم «بی‌قید و شرط» نقش بسیار مهمی دارند. حمایت بی‌قید و شرط از اعضای خانواده یا دوستان می‌تواند اعتماد، امنیت روانی و صمیمیت عمیق را ایجاد کند. این نوع رفتار نشان‌دهنده درک کامل از ارزش انسانی افراد و پذیرش آن‌ها بدون قضاوت است. چنین رویکردی می‌تواند زمینه‌ی رشد شخصی و ارتقای روابط انسانی را فراهم آورد و احساس تعلق و ارزشمندی را در فرد تقویت کند.

    در روانشناسی و علوم تربیتی، «بی‌قید و شرط» به‌عنوان یک اصل کلیدی در آموزش و پرورش کودکان مطرح می‌شود. کودکانی که در محیطی امن و بدون شرط رشد می‌کنند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند و یاد می‌گیرند که ارزش خود را نه بر اساس موفقیت‌ها یا رفتارشان، بلکه به‌عنوان یک انسان مستقل و ارزشمند بپذیرند. این نگرش نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت سالم و مقاوم دارد.

    در زبان ادبی و فلسفی، واژه‌ی «بی‌قید و شرط» می‌تواند جنبه‌های معنوی و اخلاقی نیز پیدا کند. برای مثال، سخن از محبت بی‌قید و شرط، بخشش کامل یا حمایت از دیگران بدون انتظار پاسخ متقابل، بیانگر ارزش‌های انسانی عمیق و نگاه اخلاقی بلند به زندگی است. این کاربردها نشان می‌دهند که واژه تنها محدود به روابط شخصی نیست و می‌تواند ابعاد گسترده‌تری از رفتار و اخلاق انسان را توصیف کند.

    همچنین در زندگی روزمره، مفاهیم «بی‌قید و شرط» به شکل‌های مختلفی ظاهر می‌شوند. وقتی کسی به صورت بی‌قید و شرط به تعهداتش عمل می‌کند یا در تصمیم‌گیری‌ها انعطاف کامل دارد، نشان‌دهنده پایبندی و صداقت بالای اوست. این نوع رفتار باعث ایجاد اعتماد، احترام و ارتباطات مثبت و پایدار در محیط‌های کاری، اجتماعی و خانوادگی می‌شود و اهمیت واژه را در ابعاد عملی و کاربردی نیز نمایان می‌سازد.

    ارجاع به لغت unconditional

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unconditional» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unconditional

    لغات نزدیک unconditional

    • - unconcernedly
    • - unconcernedness
    • - unconditional
    • - unconditional branch
    • - unconditional jump
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.