فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cot

kɑːt kɒt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cots

معنی

  • noun
    تختخواب سفری، رختخواب بچگانه، برانکار یا تخت مخصوص حمل مریض
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cot

  1. noun temporary bed
    Synonyms: army bed, berth, bunk, camp bed, folding bed, gurney, small bed, trundle

Idioms

  • cot death

    رجوع شود به: sudden death syndrome

ارجاع به لغت cot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cot

لغات نزدیک cot

پیشنهاد بهبود معانی