شکل جمع:
beakersبشر (ظرفی استوانهای که در آزمایشگاه برای نگهداری و گرم کردن و مخلوط کردن مایعات از آن استفاده میشود)
The scientist carefully poured the liquid into the beaker.
دانشمند با احتیاط مایع را داخل بشر ریخت.
The chemistry student washed the beaker before conducting an experiment.
دانشجوی شیمی پیش از انجام آزمایش، بشر را شست.
انگلیسی بریتانیایی جام، لیوان (بزرگ و بدون دسته)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She sipped her coffee from a beaker.
قهوهاش را از یک لیوان میل کرد.
The beaker shattered.
جام شکست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «beaker» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beaker