امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stein

staɪn staɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
لیوان دسته‌دار آبجو‌خوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stein

  1. noun Experimental expatriate United States writer (1874-1946)
    Synonyms:
    gertrude stein
  1. noun A mug intended for serving beer
    Synonyms:
    beer mug

ارجاع به لغت stein

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stein» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stein

لغات نزدیک stein

پیشنهاد بهبود معانی