آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ اسفند ۱۴۰۳

    Plateau

    plæˈtoʊ ˈplætəʊ

    گذشته‌ی ساده:

    plateaued

    شکل سوم:

    plateaued

    سوم‌شخص مفرد:

    plateaus

    وجه وصفی حال:

    plateauing

    شکل جمع:

    plateaus

    معنی plateau | جمله با plateau

    noun countable

    فلات، زمین مسطح، دشت مرتفع

    The Tibetan Plateau is the world's highest and largest plateau.

    فلات تبت بلندترین و بزرگترین فلات جهان است.

    The city is located on a high plateau.

    این شهر بر روی زمینی مرتفع قرار دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The landscape of the region is dominated by a vast plateau.

    چشم‌انداز منطقه، تحت سلطه‌ی دشتی مرتفع و وسیع است.

    the Iranian plateau

    فلات ایران

    noun countable

    دوره‌ی ثبات، دوره‌ی رکود، وضعیت ثابت، وضعیت سکون

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The company's sales reached a plateau after years of growth.

    فروش شرکت پس‌از سال‌ها رشد به مرحله‌ی سکون رسید.

    The economy entered a plateau, with no significant growth or decline.

    اقتصاد وارد دوره‌ی رکود شد، بدون رشد یا کاهش قابل توجه.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The athlete's performance reached a plateau, and he struggled to improve.

    عملکرد ورزشکار به سطح ثابتی رسید و او برای بهتر شدن به سختی افتاد.

    verb - intransitive

    ثابت شدن، بدون تغییر ماندن، درجا زدن، موقف شدن (از پیشرفت)

    Land prices seem to have reached a plateau.

    ظاهراً قیمت زمین ثابت شده است.

    The number of students enrolled in the course plateaued this year.

    تعداد دانشجویان ثبت‌نام‌کرده در دوره‌ی امسال بدون تغییر ماند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Negotiations plateaued, and no progress was made this week.

    مذاکرات متوقف شد و هیچ پیشرفتی در این هفته حاصل نشد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد plateau

    1. noun level; flat, often high, land
      Synonyms:
      plain stage table level highland upland tableland mesa elevation

    سوال‌های رایج plateau

    گذشته‌ی ساده plateau چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده plateau در زبان انگلیسی plateaued است.

    شکل سوم plateau چی میشه؟

    شکل سوم plateau در زبان انگلیسی plateaued است.

    شکل جمع plateau چی میشه؟

    شکل جمع plateau در زبان انگلیسی plateaus است.

    وجه وصفی حال plateau چی میشه؟

    وجه وصفی حال plateau در زبان انگلیسی plateauing است.

    سوم‌شخص مفرد plateau چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد plateau در زبان انگلیسی plateaus است.

    ارجاع به لغت plateau

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «plateau» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plateau

    لغات نزدیک plateau

    • - plate rail
    • - plate tectonics
    • - plateau
    • - plated
    • - plated wire memory
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.