با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rung

rʌŋ rʌŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    ring
  • گذشته‌ی ساده:

    rang
  • سوم شخص مفرد:

    rings
  • وجه وصفی حال:

    ringing
  • شکل جمع:

    rungs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • شکل سوم فعل ring
    • - The phone rung loudly.
    • - تلفن با صدای بلند زنگ خورد.
    • - She rung the doorbell.
    • - زنگ در را به صدا درآورد.
  • noun countable
    پله‌ (در نردبان)
    • - The top rung of the ladder was broken.
    • - پله بالایی نردبان شکسته بود.
    • - She slipped and fell from the second rung.
    • - لیز خورد و از پله‌ی دوم افتاد.
  • noun countable
    چوب پشت، میل (پایه‌ی صندلی و غیره)
    • - The chair's rung snapped under the weight of the person sitting on it.
    • - چوب پشت صندلی زیر وزن فردی که روی آن نشسته بود شکست.
    • - She placed her feet on the lowest rung of the chair.
    • - پاهایش را روی پایین‌ترین میل صندلی گذاشت.
  • noun countable
    (انگلیسی اسکاتلندی) چماق (سنگین)
    • - The old man leaned on his rung.
    • - پیرمرد به چماقش تکیه داد.
    • - The sound of a rung hitting against a wooden surface echoed through the forest.
    • - صدای برخورد چماق به سطح چوبی در جنگل پیچید.
  • noun countable
    پره (چرخ)
    • - A broken rung on my bike's front wheel caused an unexpected jolt.
    • - پره‌ی شکسته‌ی چرخ جلو دوچرخه‌ی من باعث تکان غیرمنتظره شد.
    • - He tightened every rung on the wheel.
    • - هر پره‌ی چرخ را محکم کرد.
  • noun countable
    مجازی رده، سطح، پایه، رتبه، درجه (در سلسله‌مراتب)
    • - He belongs to a higher social rung.
    • - او به یک رده‌ی بالاتر اجتماعی تعلق دارد.
    • - The political party was divided into different rungs.
    • - این حزب سیاسی به رتبه‌های مختلف تقسیم شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rung

  1. noun notch, step
    Synonyms: bar, board, crossbar, crosspiece, degree, grade, level, rod, round, rundle, stage, tread

ارجاع به لغت rung

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rung» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rung

لغات نزدیک rung

پیشنهاد بهبود معانی