امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Highland

ˈhaɪlənd ˈhaɪlənd ˈhaɪlənd ˈhaɪlənd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کوهستانی، نارسا، احمقانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد highland

  1. noun Land forming a ridge, sense 1
    Synonyms:
    uplands plateau high-country
  1. adjective Used of high or hilly country
    Synonyms:
    upland
    Antonyms:
    lowland
  1. noun Elevated (e.g., mountainous) land
    Synonyms:
    upland
    Antonyms:
    lowland

Collocations

  • the highlands

    نیمه‌ی شمالی اسکاتلند (که کوهستانی است)

ارجاع به لغت highland

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «highland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/highland

لغات نزدیک highland

پیشنهاد بهبود معانی