با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Menu

ˈmenjuː ˈmenjuː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    menus

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A2
    منو، فهرست غذا، صورت غذا
    • - The restaurant's menu featured a wide variety of delicious options.
    • - منوی رستوران دارای تعداد زیادی از گزینه‌های خوشمزه بود.
    • - menu selection
    • - انتخاب از روی فهرست غذا
  • noun countable
    کامپیوتر منوی کامپیوتر، فهرست امکانات
    • - Select the "Edit" menu and then choose "paste".
    • - منوی «ویرایش» را انتخاب کنید و سپس «جای‌گذاری» را انتخاب کنید.
    • - The online shopping website had a menu for selecting different categories of products.
    • - وبسایت خرید آنلاین منویی برای انتخاب دسته‌های مختلف محصولات داشت.
  • noun countable
    فهرست، منو
    • - a menu of programs
    • - منوی برنامه‌ها
    • - Shoping menu
    • - منوی خرید
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد menu

  1. noun list from which to choose, often to choose food
    Synonyms: bill of fare, card, carte, carte du jour, cuisine, food, spread, table

ارجاع به لغت menu

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «menu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/menu

لغات نزدیک menu

پیشنهاد بهبود معانی