آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Tabulation

ˌtæbjəˈleɪʃn̩ ˌtæbjʊˈleɪʃn̩

معنی tabulation

noun

جدول‌بندی، تنظیم به‌صورت جدول، تسطیح

noun

جدول بندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tabulation

  1. noun information set out in tabular form
    Synonyms:
    tabular matter
  1. noun an orderly columnar display of data
    Synonyms:

ارجاع به لغت tabulation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tabulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tabulation

لغات نزدیک tabulation

پیشنهاد بهبود معانی