امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sweetly

ˈswiːtli ˈswiːtli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
مهربانانه، به‌طور دلنشین، به‌طور خوشایند، به‌طور دوست‌داشتنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He looked at his children sleeping sweetly.
- به بچه‌هایش نگاه کرد که به‌طور دوست‌داشتنی خوابیده بودند.
- He smiled sweetly at her.
- مهربانانه به او لبخند زد.
adverb
به گونه‌ای که شنیدن یا بوییدن آن خوشایند باشد، با بو یا طعم یا مزه‌ی خوشایند
- The birds were singing sweetly in the trees.
- پرندگان در میان درختان به‌طور دلنشین و خوشایند آواز می‌خواندند.
- sweetly perfumed flowers
- گل‌هایی با بوی خوشایند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sweetly

  1. adjective In a sweet manner
    Synonyms: agreeably, pleasantly, comfortably, gently, gratefully, softly, smoothly, kindly, with winsome ways, in a winning manner, charmingly, ingenuously, with naïveté, with naïveté.
  2. adjective With a sweet sound
    Synonyms: like music, with the sound of silver bells, like a bell, musically, tunefully, melodiously, mellifluously, with the voice of an angel, like a bird, with a golden voice
  3. adverb In an affectionate or loving manner (`sweet' is sometimes a poetic or informal variant of `sweetly'); ; - Shakespeare
    Synonyms: sweet

لغات هم‌خانواده sweetly

ارجاع به لغت sweetly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sweetly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sweetly

لغات نزدیک sweetly

پیشنهاد بهبود معانی