ادبی با دلنشینی، بهآرامی، بهطور گوشنواز، با خوشآهنگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He spoke dulcetly, soothing her frayed nerves.
بهآرامی صحبت کرد و اعصاب ازبینرفتهی او را آرام کرد.
She sang dulcetly, enchanting everyone in the room.
او بهطور گوشنوازی آواز میخواند و همه را در اتاق جذب میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dulcetly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dulcetly