فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Consonance

    ˈkɒnsənəns ˈkɒnsənəns
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از consonancy به‌ جای consonance استفاده کرد.

    معنی

    • noun
      هم‌آهنگی، هم‌صدایی، توافق صدا
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد consonance

    1. noun agreement, consistency
      Synonyms: accord, chime, chorus, concert, concord, conformity, congruence, congruity, correspondence, harmony, suitableness, tune
      Antonyms: disagreement, discord, dissonance, incompatibility, incongruence, incongruity, nonconformity

    Collocations

    ارجاع به لغت consonance

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «consonance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/consonance

    لغات نزدیک consonance

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری