امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disharmony

dɪsˈhɑːrməni dɪsˈhɑːməni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( discord =) ناهماهنگی، عدم توافق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disharmony

  1. noun conflict, discord
    Synonyms:
    clash contention difference disaccord dissension dissonance dissonancy friction inharmoniousness strife variance
    Antonyms:
    accord agreement compatibility concord harmony

ارجاع به لغت disharmony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disharmony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disharmony

لغات نزدیک disharmony

پیشنهاد بهبود معانی