آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

گردنکش به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / gardankesh /

defiant, disobedient, insurgent, outlaw, ruffian

defiant

disobedient

insurgent

outlaw

ruffian

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گردنکش

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
سرکش طاغی عاصی عصیانگر گردن‌فراز مارد متجاسر متمرد مستکبر ناجم نافرمانبردار نافرمان یاغ یاغی

ارجاع به لغت گردنکش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گردنکش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گردنکش

لغات نزدیک گردنکش

پیشنهاد بهبود معانی