امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گردنکشی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
refractoriness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
defiance, insurgence, insurrection, rebellion
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گردنکشی

  1. مترادف:
    بغی تطاول تمرد سرکشی طغیان عصیان نافرمانی یاغیگری
    متضاد:
    تسلیم فرمانبرداری
  1. مترادف:
    دلاور دلیر شجاع
  1. مترادف:
    گردن‌افرازی
  1. مترادف:
    خودستایی غرور

ارجاع به لغت گردنکشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گردنکشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گردنکشی

لغات نزدیک گردنکشی

پیشنهاد بهبود معانی