زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

چموش به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / chamoosh /

mulish, viclous

mulish

viclous

mean

mean

اسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چموش

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بدلگام بدلجام رموک سرکش لگدزن
متضاد:
مترادف:

سوال‌های رایج چموش

چموش به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «چموش» در زبان انگلیسی به unruly یا restive ترجمه می‌شود.

«چموش» صفتی است که در توصیف موجودی—به‌ویژه اسب—به کار می‌رود که سر به راه نیست، از فرمان‌برداری سر باز می‌زند، و رفتاری ناآرام یا سرکش دارد. این واژه در گذشته بیشتر در حوزه‌ی دامداری و در توصیف رفتار حیوانات، به‌ویژه اسب‌ها، استفاده می‌شد، اما امروزه می‌تواند به‌صورت مجازی نیز برای توصیف افراد، کودکان یا حتی وضعیت‌های ناپایدار اجتماعی یا روانی به کار رود.

یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های «چموش» بودن، نافرمانی آگاهانه یا واکنشی شدید نسبت به کنترل یا محدودیت است. برای مثال، اسبی که لگام را می‌جود، از حرکت در مسیر خودداری می‌کند یا ناگهان رم می‌کند، چموش نامیده می‌شود. این رفتارها اغلب نشانه‌ای از عدم اهلی شدن کامل، یا ناراحتی و ترس حیوان نسبت به محیط یا مربی هستند. در نتیجه، رام کردن یک اسب چموش، کاری دشوار و نیازمند مهارت، صبر و درک عمیق روان حیوان است.

در کاربردهای انسانی، فرد چموش معمولاً کسی است که در برابر اقتدار، نظم یا قوانین ایستادگی می‌کند. این فرد ممکن است نوجوانی سرکش باشد که نسبت به نظم مدرسه یا چارچوب خانواده تمرد دارد، یا شخصی بزرگسال که از پذیرش قواعد اجتماعی، عرف‌ها یا چهارچوب‌های رسمی سر باز می‌زند. در این کاربرد، واژه‌ی «چموش» بیشتر باری انتقادی دارد، اما در برخی متون ادبی ممکن است با نگاهی شاعرانه یا حتی ستایش‌گرانه نیز همراه شود، به‌ویژه اگر سرکشی فرد از روی آزاداندیشی یا روحیه‌ی استقلال‌طلبی باشد.

چموشی را می‌توان در سطح روانی نیز بررسی کرد. برخی روانشناسان، رفتارهای چموشانه را نه تنها نتیجه‌ی تربیت سخت‌گیرانه یا کنترل افراطی، بلکه گاهی واکنشی طبیعی به شرایطی می‌دانند که در آن فرد احساس نادیده‌گرفته‌شدن یا محرومیت شدید از آزادی را تجربه کرده است. در چنین حالتی، چموشی بیشتر شبیه فریادی برای دیده‌شدن، شنیده‌شدن یا بازیابی کنترل بر زندگی است.

در ادبیات فارسی، چموشی اغلب با زیبایی، غرور و روحیه‌ی رام‌نشدنی همراه شده است. شاعران در توصیف معشوق، گاه او را «چموش» می‌نامند، تا به پیچیدگی، ناز و طغیان دل‌فریب او اشاره کنند. در اینجا، واژه از معنای منفی فاصله می‌گیرد و به شکلی هنری و استعاری، بخشی از جذابیت شخصیت به شمار می‌رود؛ درست مانند اسبی زیبا اما طغیانگر که همراه‌ کردنش نوعی پیروزی عاشقانه محسوب می‌شود.

ارجاع به لغت چموش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چموش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چموش

لغات نزدیک چموش

پیشنهاد بهبود معانی