گذشتهی ساده:
bodedشکل سوم:
bodedسومشخص مفرد:
bodesوجه وصفی حال:
bodingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بدیمن بودن، شگون بد داشتن، از آیندهی بدی خبر دادن
خوش یمن بودن، شگون داشتن، از آیندهی خوبی خبر دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bode» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bode