آخرین به‌روزرسانی:

Bod

bɑːd bɒd

معنی‌ها

noun

(عامیانه) بدن انسان

noun

(عامیانه) (انگلیس) آدم، شخص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
abbreviation

نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bod

  1. noun alternative names for the body of a human being
    Synonyms:
    body anatomy figure form shape physique build frame flesh human body physical-body chassis soma material-body

ارجاع به لغت bod

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bod» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bod

لغات نزدیک bod

پیشنهاد بهبود معانی