آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bod

bɑːd bɒd

معنی bod

noun

(عامیانه) بدن انسان

noun

(عامیانه) (انگلیس) آدم، شخص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
abbreviation

نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bod

  1. noun alternative names for the body of a human being
    Synonyms:
    body anatomy figure form shape physique build frame flesh human body physical-body chassis soma material-body

ارجاع به لغت bod

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bod» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bod

لغات نزدیک bod

پیشنهاد بهبود معانی