فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bod

bɑːd bɒd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(عامیانه) بدن انسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
(عامیانه) (انگلیس) آدم، شخص
abbreviation
نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bod

  1. noun alternative names for the body of a human being
    Synonyms:
    body anatomy figure form shape physique build frame flesh human body physical-body chassis soma material-body

ارجاع به لغت bod

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bod» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bod

لغات نزدیک bod

پیشنهاد بهبود معانی