Playgoer

ˈpleɪɡoʊər ˈpleɪɡəʊə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آدمی که قالباً به نمایش می‌رود، نمایش رو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد playgoer

  1. noun Someone who attends the theater
    Synonyms: one who frequents the theater, play attender, habitué, theatergoer, habitue, theatregoer

ارجاع به لغت playgoer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «playgoer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/playgoer

لغات نزدیک playgoer

پیشنهاد بهبود معانی