سینما و تئاتر تئاتر، تماشاخانه
The playhouse's production of Romeo and Juliet received rave reviews from critics.
محصول رومئو و ژولیت این تئاتر با نقدهای مثبت منتقدان روبرو شد.
The playhouse's architecture was stunning, with its ornate ceilings and luxurious seating.
معماری تئاتر با سقفهای پرآذین و صندلیهای مجلل خیرهکننده بود.
کودکانه خانهبازی (خانهی کوچک مخصوص بازی کودکان)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The children spent hours playing in the colorful playhouse.
بچهها ساعتها در خانهبازی رنگارنگ بازی میکردند.
We bought a wooden playhouse for our daughter's birthday.
برای تولد دخترمان یک خانهبازی چوبی خریدیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «playhouse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/playhouse