فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Eyewitness

ˈaɪˌwɪtnəs ˈaɪˌwɪtnəs

شکل جمع:

eyewitnesses

معنی

noun countable

حقوق شاهد عینی، گواه خود دیده، گواهی مستقیم، گواهی چشمی، شاهد برای العین

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eyewitness

  1. noun person who sees an event occur
    Synonyms:
    witness bystander observer spectator onlooker viewer watcher passer-by beholder looker-on

ارجاع به لغت eyewitness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eyewitness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eyewitness

لغات نزدیک eyewitness

پیشنهاد بهبود معانی