فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Eyewinker

ˈaɪˌwɪŋkər ˈaɪˌwɪŋkə

شکل جمع:

eyewinkers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

مژه (معمولاً به‌صورت جمع می‌آید)

her long eyewinkers

مژه‌های بلندش

The actress wore dramatic false eyewinkers.

این هنرپیشه مژه‌های مصنوعی نمایشی زده بود.

noun countable

کالبدشناسی پلک

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The doctor examined her eyewinker.

پژشک پلکش را معاینه کرد.

She gently massaged her eyewinker.

پلکش را به‌آرامی ماساژ داد.

noun

محرک (چیزی مانند ذره‌ی خارجی در چشم که چشم را تحریک می‌کند و باعث چشمک زدن می‌شود)

The tiny eyewinker caused persistent irritation in her left eye.

محرک ریز باعث سوزش مداوم در چشم چپ او شد.

She had to visit the doctor to have the eyewinker removed.

مجبور شد به پزشک مراجعه کند تا او محرک را خارج کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت eyewinker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eyewinker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eyewinker

لغات نزدیک eyewinker

پیشنهاد بهبود معانی