شکل جمع:
candidatesداوطلب، خواهان، نامزد، کاندید
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the Democratic candidate for the presidency of the United States
نامزد حزب دموکرات برای ریاست جمهوری امریکا
a candidate for admission to our club
خواهان عضویت در باشگاه ما
This play is a candidate for the prize.
این نمایشنامه نامزد دریافت جایزه است.
He seems to be a candidate for the penitentiary.
چنین پیداست که روزی سر و کارش به ندامتگاه خواهد افتاد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «candidate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/candidate