فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Newcomer

ˈnuːkʌmər ˈnjuːkʌmə

شکل جمع:

newcomers

معنی

noun countable

تازه‌وارد، نوآیند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد newcomer

  1. noun person who has just arrived in area
    Synonyms:
    stranger immigrant foreigner new kid on the block arrival latecomer incomer outsider settler beginner rookie novice neophyte greenhorn tenderfoot alien Johnny-come-lately colt novitiate blow-in late arrival maverick
    Antonyms:
    native old hack

ارجاع به لغت newcomer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «newcomer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/newcomer

لغات نزدیک newcomer

پیشنهاد بهبود معانی