امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Leave-taking

ˈliːvteɪkɪŋ ˈliːvteɪkɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
خداحافظی، وداع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the leave-taking of the soldiers
- خداحافظی سربازان
- The leave-taking from my old job was bittersweet, as I was excited for new opportunities but sad to say goodbye to my colleagues.
- وداع از شغل قدیمی‌ام تلخ‌وشیرین بود، چون برای فرصت‌های جدید هیجان‌زده بودم اما از خداحافظی با همکارانم ناراحت بودم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leave-taking

  1. noun A separation of two or more people
    Synonyms:
    adieu farewell good-bye parting valediction
  1. noun The act of departing politely
    Synonyms:
    farewell parting congé dismissal departing leave valediction

ارجاع به لغت leave-taking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leave-taking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leave-taking

لغات نزدیک leave-taking

پیشنهاد بهبود معانی