فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Remarry

ˌriːˈmæri ˌriːˈmæri

گذشته‌ی ساده:

remarried

شکل سوم:

remarried

سوم‌شخص مفرد:

remarries

وجه وصفی حال:

remarrying

معنی

adverb

دوباره عروسی کردن، تجدید فراش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده remarry

  • verb - transitive
    marry, remarry

ارجاع به لغت remarry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «remarry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remarry

لغات نزدیک remarry

پیشنهاد بهبود معانی