۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Grump

ɡrʌmp ɡrʌmp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    grumped
  • شکل سوم:

    grumped
  • سوم‌شخص مفرد:

    grumps
  • وجه وصفی حال:

    grumping
  • شکل جمع:

    grumps

معنی

noun verb - intransitive
قهر، رنجیدگی، ترشرویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grump

  1. noun cranky person
    Synonyms:
    grouch complainer crab whiner sorehead bear sourpuss curmudgeon malcontent

ارجاع به لغت grump

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grump» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grump

لغات نزدیک grump

پیشنهاد بهبود معانی