فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Grump

ɡrʌmp ɡrʌmp

گذشته‌ی ساده:

grumped

شکل سوم:

grumped

سوم‌شخص مفرد:

grumps

وجه وصفی حال:

grumping

شکل جمع:

grumps

معنی

noun verb - intransitive

قهر، رنجیدگی، ترشرویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grump

  1. noun cranky person
    Synonyms:
    grouch complainer crab whiner sorehead bear sourpuss curmudgeon malcontent

ارجاع به لغت grump

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grump» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grump

لغات نزدیک grump

پیشنهاد بهبود معانی