آخرین به‌روزرسانی:

Sorehead

ˈsɔːrhed ˈsɔːhed

معنی

noun

سردرد، شخص کم‌ظرفیت که در اثر باخت یا شکست عصبانی می‌شود، زودرنج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sorehead

  1. noun a person who habitually complains or grumbles
    Synonyms:
    complainer grumbler grouch whiner grump crab crank growler griper faultfinder grouser murmurer mutterer bellyacher sourpuss

ارجاع به لغت sorehead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sorehead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sorehead

لغات نزدیک sorehead

پیشنهاد بهبود معانی