بهشدت، بهسختی، بسیار، سخت، شدیداً
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We sorely need you.
سخت به شما نیاز داریم.
sorely needed
بهشدت موردنیاز
She was sorely disappointed when she didn't receive the promotion she had been working so hard for.
هنگامی که ارتقایی را که به شدت برایش کار کرده بود، نگرفت، سخت ناامید شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sorely» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sorely