فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Faultfinder

ˈfɔːltˌfaɪndər ˈfɔːltˌfaɪndə

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: fault-finder

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

عیب‌جو، خرده‌گیر، ایرادگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

John is a faultfinder and always finds a flaw in everything.

جان عیب‌جو است و همیشه در همه چیز عیب پیدا می‌کند.

The fault-finder in the group was quick to criticize every mistake made by others.

ایرادگیر در گروه به‌سرعت از هر اشتباهی که دیگران مرتکب می‌شدند، انتقاد می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد faultfinder

  1. noun someone who is critical of the motives of others
    Synonyms:
    critic cynic censor scolder carper nitpicker momus

ارجاع به لغت faultfinder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «faultfinder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/faultfinder

لغات نزدیک faultfinder

پیشنهاد بهبود معانی