شکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای آخر: fore'
(کشتی، هواپیما و...) جلو، بهسمت جلو، در جلو، واقع در جلو
the fore and hind wings of a dragonfly
بالهای جلو و عقب سنجاقک
in the fore part of the ship
در بخش جلوی کشتی
ورزش (در گلف) هشدار!
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Fore! Look out, ball coming your way!
هشدار! مواظب باش، توپ در راه است!
Oh no, fore! Watch where you're standing!
اوه نه، هشدار! مراقب جایی که ایستادهای باش!
پیش، قبل، جلویی
Forewarned
از پیش هشداردادهشده، از قبل خبردادهشده
forecast for tomorrow
پیشبینی برای فردا
سابق، پیش، پیشین، قبلی
The fore warning came just in time.
اخطار سابق درست بهموقع آمد.
Fore knowledge of the situation helped us prepare better.
آگاهی قبلی از موقعیت به ما کمک کرد تا بهتر آماده شویم.
قدیمی قبلاً، سابقاً، در سابق
Fore I moved to this city, I didn't know anyone here.
در سابق که به این شهر نقل مکان کرده بودم، کسی را نمیشناختم.
I have seen her fore.
من او را قبلاً دیدهام.
در حضورِ، در برابرِ
fore God
در حضورِ خدا (به خدا قسم)
We must bow our heads in respect fore God and his holy presence.
باید در برابرِ خداوند و وجود مقدسش سر تعظیم فرود آوریم.
1- مهم یا برجسته (بودن)، در جلو قرار گرفتن، پیشی گرفتن 2- در دسترس
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fore» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fore