امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Afresh

    əˈfreʃ əˈfreʃ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adverb
    از نو، دوباره

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I am ready to start the project afresh.
    - آماده‌ام که پروژه را از نو آغاز کنم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد afresh

    1. adjective new or repeated
      Synonyms:
      again anew de novo lately newly of late once again once more over over again recently

    ارجاع به لغت afresh

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «afresh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/afresh

    لغات نزدیک afresh

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return