فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Again

əˈɡen əˈɡen / / əˈɡeɪn əˈɡen / / əˈɡeɪn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb A1

دگربار، پس، دوباره، باز، یک‌بار دیگر، دیگر، از طرف دیگر، نیز، به‌علاوه، از نو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He came again.

او دوباره آمد.

Please say (it) again.

لطفاً یکبار دیگر تکرار کنید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Write again.

باز هم بنویس.

It was like being a child again.

احساس می‌کردم که دوباره بچه شده‌ام.

Again, we must consider that...

همچنین باید توجه داشت که ...

Ahmad might go and again he might not.

شاید احمد برود؛ ولی امکان نرفتن او هم وجود دارد.

Once again spring will come and flowers will bloom.

باز هم بهار خواهد آمد و گل‌ها خواهند شکفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد again

  1. adverb another time; repeated
    Synonyms:
    repeatedly once more anew afresh recurrently reiteratively over and over newly freshly over one more time anon bis come again encore
  1. adverb in addition
    Synonyms:
    also then besides further moreover additionally furthermore

Collocations

again and again

مکرراً، پی در پی، چندین بار

as much again

دو برابر، دو بار، همان‌قدر

once again

یکبار دیگر، باز، باز هم

Idioms

time and again

بارها و بارها، به‌کرّات، به‌دفعات، چندین و چند بار

ارجاع به لغت again

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «again» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/again

لغات نزدیک again

پیشنهاد بهبود معانی