با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Box Seat

    bɑks sit bɒks siːt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    صندلی لژ، بهترین جایگاه (در سالن تئاتر و استادیوم و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Sitting in a box seat at the basketball game gave me a clear view of all the players' movements on the court.
    - نشستن روی صندلی لژ در بازی بسکتبال به من دید واضحی از تمام حرکات بازیکنان در زمین داد.
    - I was lucky enough to snag a box seat at the concert.
    - خوش‌شانس بودم که در کنسرت بهترین جایگاه را گرفتم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت box seat

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «box seat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/box-seat

    لغات نزدیک box seat

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی