آخرین به‌روزرسانی:

Delta

ˈdeltə ˈdeltə

شکل جمع:

deltas

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جغرافیا دلتا (زمینی مثلثی‌شکل که از آبرفت رودخانه پدید آمده است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

The Nile River delta is an important agricultural region in Egypt.

دلتای رود نیل منطقه‌ی کشاورزی مهمی در مصر است.

The Ganges River delta is home to millions of people in Bangladesh.

دلتای رود گنگ محل زندگی میلیون‌ها نفر در بنگلادش است.

noun countable uncountable

دلتا (بزرگ Δ و کوچک δ) (چهارمین حرف الفبای یونانی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The fourth letter of the Greek alphabet is called delta.

چهارمین حرف الفبای یونانی دلتا نام دارد.

The Greek letter delta is often used in scientific equations to represent a change or difference.

از حرف یونانی دلتا اغلب در معادلات علمی برای نشان دادن تغییر یا تفاوت استفاده می‌شود.

noun countable

جسم دلتا شکل (Δ)

a delta-winged aircraft

هواپیمای دارای بال دلتا شکل

adjective

مربوط به دلتا (در میسیسیپی) (با حرف بزرگ)

The Delta region of Mississippi is home to a diverse range of wildlife.

منطقهD دلتای میسیسیپی پی محل زندگی طیف متنوعی از حیات‌وحش است.

The economy of the Delta region of Mississippi relies on agriculture and manufacturing.

اقتصاد منطقه‌ی دلتای میسیسیپی به کشاورزی و تولید وابسته است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت delta

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delta» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delta

لغات نزدیک delta

پیشنهاد بهبود معانی