آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Firsthand

fərstˈhænd fərstˈhænd

معنی firsthand | جمله با firsthand

adjective adverb

دست‌اول، بی‌واسطه، مستقیماً، شخصاً، از نزدیک (تجربه و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

firsthand information

اطلاعات دست اول

She experienced the earthquake firsthand.

زلزله را از نزدیک و شخصاً تجربه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد firsthand

  1. adjective direct
    Synonyms:
    straight immediate primary straight from the horse’s mouth eyewitness

ارجاع به لغت firsthand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «firsthand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/firsthand

لغات نزدیک firsthand

پیشنهاد بهبود معانی